مبانی نظری پایان نامه با موضوع اثربخشی سازمانی
مبانی نظری پایان نامه با موضوع اثربخشی سازمانی |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مبانی نظری پایان نامه با موضوع اثربخشی سازمانی
در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اثربخشی سازمانی
2-1-1- اثربخشی سازمانی
به طور کلی، در یک سازمان، محاسبة اثربخشی چندان ساده نیست و شاخص ها و روش های متعددی برای سنجش و اندازه گیری عملکرد سازمان ارائه شده است. توسعة صلاحیت و شایستگی، اثربخشی زمان کار را بهبود خواهد داد و افزایش اثربخشی زمان کار، شاخص های دیگر اثربخشی سازمانی را ارتقاء خواهد داد. به واقع، رضایت درونی، شادکامی و ترغیب، مولد کارکنان است که در کارایی و اثربخشی در سازمان و هدایت به بالاترین حد بهره وری مؤثر است. اثربخشی سازمانی، نقش مهمی را در توسعة سازمانی ایفا می کند. سازمانی اثربخش است که قادر به مدیریت ابهام ها، انعطاف پذیری، مشتری مداری، تولید، ارزش مداری و ساختاربندی یادگیری باشد و حیطة اصلی شغلی و توانمندسازی بالای کارکنان را بشناسد. صاحبنظران، اثربخشی سازمانی را به درجه و میزان حصول به هدف تعریف کرده اند(توفیقی، 1390).
2-1-2-تعریف اثربخشی سازمانی
در تعریف اثربخشی سازمانی هم به وسایل و امکانات(فرآیند) توجه نموده هم به نتایج حاصله برای سنجش اثربخشی سازمانی که هیچ مقیاس ساده، راحت و تضمین شده ای وجود ندارد (رابینز[1]،1378).
اثربخشی سازمانی عبارت از میزانی است که یک سازمان با استفاده از منابع خاص و بدون هدر دادن منابع خود و بدون فرسوده کردن غیر ضروری اعضا و جامعه خود، اهدافش را برآورده میکند(زمردیان، 1385).
در واقع اثربخشی سازمانی، درجه نزدیکی یک سازمان به هدفهایش را نشان میدهد(ساعتچی، 1385).
اندازهای است که یک سازمان به اهدافش تحقق میبخشد(نظری، 1386).
2-1-3- معیارها و مقیاسهای اثربخشی سازمانی
در دهه 1960 و اوایل دهه 1970 تحقیقات وسیعی در مورد اثربخشی سازمانی صورت گرفت؛ که منجر به ارائه معیارهای سیگانه متفاوتی شد، این معیارها عبارتند از:
1. اثربخشی کلی: یک نوع ارزیابی کلی است که تا حد زیادی از معیارهای متعددی بهره میجوید. معمولا از طریق ترکیب نمودن اسناد عملکرد گذشته یا بهدست آوردن ارزیابیهای کلی و یا از طریق قضاوتهای اشخاص بصیر و مطلع نسبت به عملکرد سازمان، اندازهگیری میشود.
[1]- Robbins
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد مدل کیفیت خدمات سروکوال
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد مدل کیفیت خدمات سروکوال |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 218 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد مدل کیفیت خدمات سروکوال
در 54 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع مدل کیفیت خدمات سروکوال
کیفیت هیچ معنا و مفهومی به جز آنچه مشتری واقعا می خواهد ندارد.یعنی محصول اگربا خواست و نیازهای مشتری انطباق داشته باشد با کیفیت است.این واژه دارای معانی مختلفی است و از جنبه های مختلف قابل تعریف و بررسی است .
ذیلا به چند تعریف از کیفیت از منظرمشتری اشاره میشود:
کیفیت عبارت است از آماده بودن خدمت یا کالا برای استفاده کننده که خود نیازمند کیفیت طراحی، انطباق، در دسترس بودن و مناسب بودن مکان ارائه خدمت است.
کیفیت هیچ معنا و مفهومی بجز هر آنچه که مشتری واقعا می خواهد ،ندارد . به عبارت دیگر یک محصول زمانی با کیفیت است که با خواسته ها ونیازهای مشتری انطباق داشته باشد.کیفیت باید به عنوان انطباق محصول با نیاز مشتری تعریف شود.
سازمان استاندارد های بین المللی کیفیت را اینگونه تعریف میکند :
تمامیت ویژگیها و خصوصیات محصول یا خدمت که توانایی برآورده کردن نیازهای مشتری را دارد.
به بیان سازمان ملی به رهوری سنگاپور کیفیت مجموعه ای از خصوصیات و مشخصات یک کالا یا خدمت است که احتیاجات و رضایت مصرف کننده را تامین می کند.
کیفیت مفهوم و سیعی است که تمام بخشهای سازمان نسبت به آن متعهد هستند و هدف آن افزایش کارائی کل مجموعه است بطوریکه مانع پدید آمدن عوامل مخل کیفیت می شود و هدف نهایی آن مطابقت کامل با مشخصات مورد نیاز مشتری با حداقل هزینه برای سازمان است که منجر به افزایش رضایت می شود ( دمینگ و فین باون).
کیفیت ادراک شده عبارتست از قضاوت مشتری درباره برتری یامزیت کلی یک شئ . کیفیت ادراک شده شکلی از نگرش است که با رضایت مرتبط است لیکن با آن یکی نیست و از مقایسه انتظارات با ادراکات از عملکرد ، نتیجه می شود .
کیفیت به آن دسته از ویژگی ها وخصوصیات محصول یا خدمت اشاره می نماید که بر قابلیت ایجاد رضایت در مشتری تاثیرگذار هستند.
درسال1924 شوهارت مطا لعه کنترل کیفیت آماری SQCرا آغاز نمود در سال 1950دکتر دمینگ با آشنایی با روش SQC مهندسان ومدیران ارشد اجرایی سازمانهای بزرگ ژاپنی را آموزش داد. در سال 1960اولین دوایر کنترل کیفیت به منظور بهبود کیفیت ایجاد شدند دردهه 1980مفهوم مدیریت کیفیت جامع منتشر شد سرانجام در دهه 1990ISO9000و ISO9000عنوان مدل جهانی و استانداردجهانی برای سیستم کیفیت شناخته شدند. (جعفری و دیگران، 1379)
مدیریت کیفیت فراگیر،ابتدا در عملیات تولید تکراری بکار گرفته شد. مشکلات زیادی در توسعه و تسری این مفاهیم و ابزار به دیگر اهداف داشت بعضی از سئوالات که آیا کیفیت در تمام کارهای تجاری (کسب و پیشه )که خروجی های آنها اطلاعات و خدمات حرفه ای است بجای تولید ملموس قابلیت کاربرد دارد و براساس اصول شناخته شده دکتر دیمینگ : یعنی تمرکز به کنترل کیفیت آماری یک فرضیه و متدولوژی ساخته و آزمایش شده است. (جعفری و دیگران، 1379).
? این اصول بشرح زیر دارای سه اصل اساسی است.
1. تمرکز بر توجه سازمان بر درک و جوابگویی به نیازهای مشتری یکی از سه اصل اساسی است. رو در رویی با مشتریان(داخلی وخارجی) برای درک سطح انتظارات یا پیش بینی انتظارات آینده، فرایند طراحی شده ای ارائه خواهد کرد تا کوشش های کسب و پیشه را به مشتری گره بزند و یک چهارچوبی پیشنهاد می شود تا به کمک آن به تعریف شاخص و معیاری در مقابل انتظارات پایه ای مشتریان داخلی و خارجی برای خدمات کیفی باشد. (جعفری و دیگران، 1379)
2.بهبود مستمر (دائمی) همه محصولات و خدمات و فرایندها بصورت سیستماتیک دومین اصل اساسی است؛ بکارگیری موفقیت آمیز چرخه دمی دگ(PCDA) و کایزن همراه با شناخت هر فرایند بطور جامع و اندازه گیری کارائی آن و سپس ساخت اصول قابل درک و پیاده کردن حد و حدود برای آن با بکارگیری در عملیات تولیدی شروع می شود. ابزار کیفیتی پایه را می توان اکنون به همه کارها که شامل سیستم های اطلاعاتی، بازاریابی، مالی، حمل و نقل، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، سازماندهی، مهندسی، تحقیق و توسعه وغیره می شود ،تسری داد.
3.مشارکت فراگیر همه مشترکین اصل اساسی سوم است نقش رهبری و حمایت مدیریت عالی و چگونگی استفاده از سیستم برای عموم، تشویق و تواناسازی در رهبری را شناسایی می کند، مثالهایی در چگونگی نظام دادن کامل و مشارکت عرضه کنندگان و اندازه گیری پیشرفت اهداف آنها فراهم می شود و توجه به کارکنان و درگیر نمودن تمام اعضاء سازمانی و جلب حمایت آنها در فرایندها و تصمیم گیری ها وتولیدخدمات ومحصولات است کیفیت براساس سینرژی تمام کارکنان است نه نمایندگان آنها, بنابراین به مطالعه موردی کیفیت درسه کشور آمریکا ، تایوان و ایران با توجه به اصول سه گانه فوق می پردازیم.(جعفری ودیگران1379)
2-1-2-1-مدیریت کیفیت فراگیر در آمریکا:
در طی چند سال گذشته، کشور آمریکا در بازار جهانی با رقابت شدیدی روبرو بوده است. از یک طرف کشورهای اتحادیه اروپایی و از طرف دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا و جدیداً کشور چین از رقبای عمده ایالات متحده آمریکا در عرضه تولیدات و تجارت و اقتصاد هستند و انقلاب بین المللی در کیفیت و بهره وری، فشار سنگینی را به اقتصاد آمریکا وارد نموده است.
نقطه نظرات دمینگ آمریکایی جان تازه ای به حیات اقتصادی ژاپن در دهه 1940 تا 1950 بخشید. آمریکائیان بطور شتابزده ای دریافتند که از قافله کیفیت عقب مانده اند. بنابراین با گسیل داشتن کارشنان خود با ژاپن و ورود مشاوران ژاپنی به آمریکا نشان دهنده این امر بود که در دهه 1980 آمریکا شعار ملی خود را در سطح کشور شکار کیفیت بود. آمریکائیان توانستند نسخه مدیریت کیفیت فراگیر آمریکایی را با استفاده از دستاوردهای جدید مدیریت کیفیت فراگیر ژاپن به روز کنند و تا حدی از عقب ماندگی خود در کیفیت نسبت به ژاپن بکاهند. (جعفری و دیگران، 1379)
درمطالعه ای از 500 شرکت عالی کشور تایوان, باتوجه به اینکه بطور مداوم،کشورهای منطقه اقیانوس آرام (جنوب شرقی آسیا)از رکود اقتصادی بدلیل بحران های مالی زیان دیده بودند. برعکس کشور تایوان، البته جدا از رقبای منطقه ایش توانسته است این بحران ها را به فرصت تبدیل کند. در کنار عوامل مالی که توسط اقتصاددانان بحث می شود. مدیریت کیفیت هم باید بعنوان عامل عمده ای در این بهبود نگریسته شود این تحقیق چگونگی بکارگیری موضوعات کیفیت مخصوصاً مدیریت کیفیت جامع در دهه گذشته در صنعت تایوان را بررسی می کند پرسشنامه هایی برای جمع اطلاعات از 500 شرکت عالی تایوان طراحی شده اند. تجزیه و تحلیل آماری برای ارزیابی اثرات مدیریت کیفیت جامع و همچنین پیشنهاداتی برای بهبود ارائه می کند. دراین بررسی نرخ پاسخ گویی به تحقیق 25% بود (از 300 پرسشنامه 75 پرسشنامه). دو پرسشنامه بدلیل اینکه بدلیل نامناسب بودن جوابها معتبر نبودند البته، نهایتاً 73 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.در میان 73 شرکتی، که بطور معتبر به پرسشنامه ها پاسخ داده بودند 39 شرکت از آنها قبلاًَ ازمدیریت کیفیت جامع استفاده کرده بودند. این مطالعه بیان می کند که بیشتر از نصف شرکتها بطور عادی خود را با روش مدیریت کیفیت جامع برای بهبود عملکردشان در کیفیت سازگارکرده اند. البته 15 شرکت از 34 شرکت هنوز استفاده نکرده اند, نشان داده اند که آن شرکتها بامدیریت کیفیت جامع درآینده نزدیکی سازگار خواهند شد.به این باوردست یافته اند که مدیریت کیفیت جامعآنها را بهبود عالی در کیفیت و سهم بازار رهنمون می سازد. از آنجائیکه زمان کاربردمدیریت کیفیت جامع برای شرکتهایی که ازمدیریت کیفیت جامع استفاده کرده اند18%از 10 سال بیشتر و 33% بین 5 سال تا 10 سال و 36% از 1 سال تا 5 سال و 13% کمتر از 1سال است. (شینگ هانگ: دانشگاه تامکانگ، تایپه، تایوان)
بعضی از ایده های فلسفه مدیریت کیفیت جامع را برای آزمون موضوعاتی در مورد درک ازمدیریت کیفیت جامع ارائه شده است (در قسمت پرسشنامه) نتایج دلگرم کننده هستند ،از آنجا که بعضی از شرکتهای پاسخگو بخوبی و بطور نوید بخشی این قسمت را جواب دادند در حدود 85%از شرکتهای پاسخگو با شاخص سه اصل مدیریت کیفیت جامع آشنا هستند. (جعفری و دیگران، 1379)
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد کیفیت خدمات
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد کیفیت خدمات |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2473 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
مبانی نظری پایان نامه ارشد در مورد کیفیت خدمات
در 41 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع کیفیت خدمات
خدمت بعنی کالایی اقتصادی و غیر فیزیکی که شخص‘ بنگاه یا صنعت برای استفاده دیگران تولید کرده است وهر بنگاهی که محصول آن کالای غیر مریی وغیر ملموس باشد به عنوان یک بنگاه خدماتی شناخنه می شود.خدمت هم مانند کالا ویژگی هایی دارد که در دادو ستد و مبادله آن تاثیر می گذارد .
تعاریف بسیاری برای خدمات ارائه شده است، اما همه آنها وجوه مشترکی چون ناملموس بودن خدمات و مصرف آنی آن را در بر می گیرند، در زیر چند تعریف از خدمات ارائه می شود.
خدمات عبارتنداز کردارها، فرایندها و عملکردها (زیتامل ومری جو، 2003، ص 50)
یک تعریف دقیق از کالاها و خدمات باید این دو را براساس صفات ویژه آنها از یکدیگر متمایز و مشخص کند. یک کالا شئی است فیزیکی و ملموس یا محصولی است که می توان آن را درست کرد و منتقل نمود؛ در طول یک مدت زمان خاص وجود دارد و بنابراین می توان اکنون آن را تولید و بعداً استفاده کرد. یک خدمت، ناملموس است و از بین می رود. رویداد، اتفاق یا فرایندی است که هم زمان خلق و استفاده می شود یا کمی پس از خلق شدن مورد استفاده قرار می گیرد. در حالی که مشتری نمی تواند خدمات واقعی را پس از تولید حفظ کند و نگه دارد، اما اثر خدمات را می توان حفظ کند (سیسر و همکاران، 1987 ، ص 8).
یک خدمت تجربه ای است ناملموس و زود مصرف و زایل شدنی برای یک مشتری که در واقع مثل همکار تولید کننده عمل می کند (یعنی در فرایند تولید مشارکت می کند (جیمزفیتز سیمونز، 1995)
«خدمت» فعالیت یا منفعتی نا محسوس و لمس نشدنی است که یک طرف به طرف دیگر عرضه می کند و مالکیت چیزی را به دنبال ندارد تولید خدمت ممکن است به کالای فیزیکی وابسته باشد یا نباشد. اجاره اتاق در هتل، سپردن پول در بانک، استفاده از خدمات آموزشی، خرید بیمه نامه، مسافرت با هواپیما، مراجعه به پزشک، آرایش مو، تعمیر اتومبیل، تماشای یک مسابقه ورزشی، تحویل لباس به خشکشویی و ... مستلزم خرید خدمت هستند (مجتهدی، 1376، ص 46)
. مهمترین تفاوت های خدمت با کالا که باعث می شود تا مدیریت و بازاریابی خدمت از کالا متمایز گردد عبارتند از :
خدمت برخلاف کالا که پیش از خرید ومصرف قابل دیدن ‘لمس کردن ‘چشیدن و بوییدن است ‘این قابلیت هارا ندارد یا کمتر دارد و در نتیجه در خرید خدمت همواره نوعی ابهام ‘تردید ‘نگرانی و نااطمینانی وجود دارد وانسانها در فرایند تصمیم گیری خرید نمی توانند با استفاده از حواس پنجگانه خود‘خدمات را ارزیابی کنند. به همان اندازه که خریدار در خرید خدمت با ابهام روبرو می شود ‘فروشنده وبازاریاب نیز در فروش خدمت با دشواری روبرو است وبه همین دلیل می کوشد تابا عواملی دیگر از جمله عوامل فیزیکی و ظاهری مانند نیروی انسانی ‘مکان ومحل ‘تجهیزات وتاسیسات .عوامل مادی مرتبط باخدمت ‘بازاریابی وفروش خدمت را ساده تر ساخته ودادوستد را ممکن سازد.تهیه عکس ‘فیلم ‘کاتالوگ‘معرفی مشتریان گذشته ‘تبلیغات ‘دکوراسیون ‘تابلوها وجذابیت های رفتاری ‘ابزاری وساختاری از جمله نکاتی هستندکه برای محسوس تر کردن خدمات ‘مورد استفاده بازاریابان خدمات قرار می گیرد.
بسیاری از کالاهاتوسط کسانی تولید می شود که هیچ گاه خریداران آنهارا نمب بینندوبا آنها ارتباطی ندارند وبین زمان تولید آنها با مصرف مدت ها فاصله دارد . اما در خرید و فروش معمولا"ارتباط هامسقیم ونزدیک است وعرضه خدمت ومصرف آن همزمان است . البته همه خدمات یکسان نیستندو این ویژگی ها نسبی است.
خدمت رسان خریدار وفروشنده زمان ومکان وشرایط حاکم بر مبادله خدمت بر دادوستد خدمات تاثیر دارند.کیفیت و مطلوبیت خدمات بستگی به نوع ارتباط خریدار وفروشنده خدمت وپذیرش یکدیگر دارد.برخورد مناسب یک پزشک بابیماررفتار مناسب یک آموزگاربا دانش آموز‘و دلسوزی یک کارمند دولت نسبت به یک مراجعه کننده وهر گونه ارتباط درست بین خریدار وفروشنده خدمت وپذیرش متقابل باعث می گردد تا کیفیت خدمت مطلوب تر ورضایت در مبادله بیشتر شود.
نقش انسانه ورفتار انسانی واحترام ورعایت عوامل انسانی ورفتاری دادوستد خدمات به مراتب حساس تر ‘مهم تر وموثر تر از دادوستد است.به علت همزمانی تولید ومصرف در خدمات لازم است تا به عوامل تاثیرگذار انسانی ومادی ومعنوی حاکم بردادوستد توجه شود.توجه به نوع برخوردها ورفتارها ‘ تسهیلات ‘امکانات ونیروهای متفرقه مرتبط یا غیر مرتبط از جمله مشتریان دیگرو حاضرین در محل وایجاد شرایطی مناسب که اعتماد ‘آرامش ‘انگیزه وجذابیت وکشش ها را تقویت نماید . از وظایف بازار یابان وفروشندگان خدمت است .
تمیزی ‘زیبایی‘آراستگی‘نظم وادب ‘همدلی ‘همکاری‘احترام‘راهنمایی‘مشاوره ‘مساعدتوبیان ورفتار مناسب از جمله نکات بسیار مهمی هستند که در بازار یابی خدمات بسیار نقش داشته وعدم توجه به خر یک از آنها باعث فاصله بین خریدار وفروشند و عدم رضایت وناخرسندی طرفین یا عدم انجام معامله میگردد.
مبانی نظری پایان نامه در مورد فرهنگ سازمانی
مبانی نظری پایان نامه در مورد فرهنگ سازمانی |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری پایان نامه در مورد فرهنگ سازمانی
در 28 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع فرهنگ سازمانی
مفهوم فرهنگ
فرهنگ واژهای است که علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردمشناسی آن را به کار میبرند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است و آنچنان مفید واقع شده که آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به کار میبرند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی خود در حدود اواسط قرن نوزدهم در نوشتههای علمای مردمشناسی پدیدار شد و کاربرد علمی کلم? فرهنگ در اواخر قرن مذکور توسط تایلر (1917ـ1832) مردمشناس انگلیسی صورت گرفت.
یکی از مبانی اساسی علوم رفتاری با رشت? انسانشناسی آغاز میشود و یکی از رشتههای فرعی انسانشناسی، انسانشناسی فرهنگی است که با مطالعه رفتار سازمانی ارتباط نزدیک دارد. انسانشناسی فرهنگی با رفتار مکتسبه انسانها که از فرهنگ آنها تأثیر میگیرد و نیز با فرهنگ متأثر از این رفتار سر و کار دارد. درواقع بدون فهم عمیق ارزشهای فرهنگی جامعه نمیتوان رفتار سازمانی را به درستی فهمید.
نقشی که فرهنگ در رفتار انسان ایفا میکند، یکی از مهمترین مفاهیمی است که در علوم رفتاری وجود دارد. هرچند تاکنون بهطور کامل مورد ارزیابی قرار نگرفته است. فرهنگ آنچه را که انسان یاد میگیرد و نیز نحوه رفتار او را تعیین میکند(عطافر، 1375، 5).
در مورد اینکه فرهنگ چگونه به وجود میآید، باید گفت که فرهنگ پدیدهای است که با توجه به خواستههای طبیعی و نیروهای اجتماعی سرچشمه میگیرد. جغرافیای منطقه، تاریخ و رویدادهای قوم، زبان و ادبیات رایج در میان مردم، دین و مذهب، اقتصاد و شیو? معیشت مردم در پیدایش فرهنگ اثر گذاشته و در ترکیبی سازگار با یکدیگر، مجموعهای از ارزشها و باورهای چیره را پدید میآورند که بر رفتار انسانی تأثیر میگذارد و ارتباط میان مردم را آسان میسازد(میرسپاسی و معتمد گرجی،1376).
به صورت خیلی کلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا میکند. به عقید? ادگار شاین فرهنگ را میتوان بهعنوان یک پدیده که در تمام مدت اطراف ما را احاطه کرده است مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به نظر وی هنگامی که فردی، فرهنگی را به سازمان یا به داخل گروهی از سازمان به ارمغان میآورد میتواند به وضوح چگونگی به وجود آمدن، جای گرفتن و توسعه آن را ببیند و سرانجام آن را زیر نفوذ خود درآورده، مدیریت نماید و سپس تغییر دهد(بنیانیان، 1386).
مطالعات فرهنگ سازمانی، فرهنگ را به صورت سیستمی از باورها و ارزشها می نگردد، و شناسایی آنها انگیزه ها و مدیریت آنها را نشان می دهد (دیل و دکندی 1982، پیترز واترمن، 1982).
این مطالعات بر تأکید نقش رهبران و مدیران ارشد سازمان در توسعه فرهنگ سازمانی را مد نظر قرار می دهند. مطالعات فضای سازمانی بر انگیزه های از قبیل خصوصیات شخصی مدیران، و فرهنگ سنجش و بکارگیری فضای سازمانی بر انگیزه های از قبیل خصوصیات شخصی مدیران، و فرهنگ سنجش و بکارگیری استنباط مدیران از این فضا را مورد توجه قرار می دهد (لیتوین و استرنیگر، 1968).
2-2-2- الگوی هافستد و همکارانش
جرارد هندریک هافستد[1]متولد 3 اکتبر 1928 در هارلم، جامعه شناس هلندی است که درباره نسبت و تعامل فرهنگ های ملی و فرهنگ های سازمانی مطالعاتی داشته است. او مولف چندین کتاب از جمله دستاوردهای فرهنگی و فرهنگ ها و سازمان ها، نرمافزار ذهن است که آنهارا باهمکاری فرزندش گرت یان هافستد نوشته است. مطالعات او نشان داده است که تجمع واجتماع افراد در قالب الگوهای فرهنگی منطقه ای و ملی است که رفتار افراد را در جوامع و سازمان ها تحت تأثیر قرار می دهد و این امر درطول زمان ثابت می ماند. هافستد 5 بعد فرهنگی را در مطالعات خود از ارزش های فرهنگی در سطح ملی بازشناسی می کند که این 5 بعد عبارتند از :« فاصله قدرت، ابهام گریزی یا احتیاط، فردگرایی در مقابل جمع گرایی، مردگرایی در برابر زن گرایی و سوگیری بلندمدت در برابر کوتاه مدت».مطالعات بعدی نیز نشان داد که این ابعاد درطول زمان خیلی تغییر نمی کنند.
افراد کم قدرت نهادها و سازمان ها تاچه مقدار نابرابری توزیع قدرت را انتظار و قبول دارند. درفرهنگ های دارای فاصله قدرت کم مثل استرالیا، اتریش، دانمارک، ایرلند و نیوزیلند مردم روابط و مناسبات قدرت دموکراتیک و مشورتی یاشورایی را انتظار و قبول دارند. مردم بدون توجه به موقعیت های رسمی به شکل برابر بایکدیگر ارتباط برقرار می کنند.افراد فرمانبر و زیردست در طرح درخواست و یا انتقاد از تصمیمات افراد قدرتمند به مقدار زیادی احساس راحتی می کنند. در فرهنگ های دارای فاصله قدرت زیاد، مانند مالزی، افراد کم قدرت، به آسانی از مناسبات قدرت اقتدارگرایانه و پدرسالارانه تبعیت می کنند .افراد زیردست قدرت افراد دیگر را که بر موقعیت های رسمی و سلسله مراتبی استوارشده است، می پذیرند .بنابراین، معیار فاصله قدرت کم دربرابر زیاد نمی تواند واقع نمایی فرهنگ یا توزیع «واقعی» قدرت را مشخص کند، بلکه شیوه و حالتی که مردم تفاوت های قدرت رامی فهمند، تعیین کننده است.
این الگو بر مبنای تحقیقی که در مورد تفاوت فرهنگی ده سازمان در کشور دانمارک و هلند انجام شده ارائه شده است (ترابیکیا، 1377، صص 6-95) که عبارتند از:
- ابداع و ریسکپذیری:
جستجوی فرصتهای تازه، قبول مخاطره، آزمون راههای نو و عدم خطمشیها و قوانین رسمی دست و پاگیر، این ارزش دو نوع سازمان را مشخص میکند، سازمانهای فرایندگرا که در آنها چگونگی انجام امور مهم است و سازمان های نتیجهگرا، که تمرکز بر نتایج بدون توجه به نحوهء دستیابی به آنهاست.
- ثبات و امنیت:
قابلیت پیشبینی, امنیت و استفاده از رویهها و قوانین روشن برای اداره رفتار، که در این صورت سازمان کنترلگرا است و درمقابل آن سازمان آزاد قرار دارد که کنترلهای اندکی در آنها اعمال میشود.
- احترام و توجه به افراد:
تحمل عقاید، عدالت و احترام به دیگران، در سازمان کارمندگرا افراد ارزشمند و مهم شمرده میشوند و در محیط غیر متمرکز تصمیم میگیرند در مقابل سازمان کارمندگرا، سازمان وظیفهگرا قرار دارد.
[1] - Gerard Hendrik Hofstede
مبانی نظری فصل دوم پایان نامه درباره اختلالات وابسته به مواد مخدر
مبانی نظری فصل دوم پایان نامه درباره اختلالات وابسته به مواد مخدر |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مبانی نظری فصل دوم پایان نامه درباره اختلالات وابسته به مواد مخدر
در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اختلالات وابسته به مواد مخدر
مصرف طولانی مدت حشیش، تغییراتی در سطح آگاهی شخص به وجود میآورد که در نهایت میتواند علایم نوروز ، سایکوز، و یا اختلالات شدید و پایدار را ایجاد کند . اختلال سایکوز ناشی از حشیش بسیار کمیاب است، اما افکار پارانوئیدی گذرا شایع هستند و افرادی که به مدت طولانیتر از فراوردههای قویتر حشیش استفاده کردهاند، ممکن است به دورههای سایکوز به نام «جنون شاهدانه[2]» مبتلا شوند.
از وخیمترین اثرات روانی ناشی از مصرف حشیش میتوان اضطراب، احساس مردن، دلتنگی، پانیک، آسیب در شناخت ، کندی روانی حرکتی و افزایش نشانههای مرضی سایکوز را نام برد (هال، 1999،به نقل از نعیمه بزمی 1390).
از اختلالات رایج مرتبط با مصرف طولانی مدت حشیش سندرم فقدان انگیزش[3] میباشد منظور از سندرم فقدان انگیزش، عبارت است از بی میلی شخص در استمرار انجام دادن کار و یا انجام تکالیف تحصیلی در دانشآموزان و دانشجویان میباشد. چنین بیماری فاقد نیرو وبی حال است ، غالباً فرد ظاهراً تنبل به نظر میرسد (نعیمه بزمی، 1390).
2-6-2 کوکائین[4] و اختلالات وابسته به آن
کوکائین داروی اعتیاد آور بسیار قویست و به عنوان تقویتکنندة مثبت رفتاری محسوب میشود و میتواند وابستگی روانی بسیار شدیدی را ایجاد کند.
مصرف مقادیر زیاد کوکائین به مدت طولانی میتواند عوارضی چون تحریکپذیری و نوسان خلق، رفتار خشونتبار، انزوای اجتماعی یا پارانویا و علائم شبیه مانیا، فقدان علاقه و لذت و افسردگی ایجاد میکند .
مصرفکنندگان مقادیر زیاد کوکائین، دچار نشانههای روان پریشی میشوند.برای مثال امکان دارد آنها دستخوش توهم و هذیان شوند و احساس گیجی، سوءظن و سراسیمگی کنند که حالتهای شبه روان پریشی بسیار ناراحت کننده و حتی وحشتناکی هستند.
زمانی که تأثیر کوکائین از بین میرود مصرفکننده «احساس فروریزی[5]» یا «سقوط» میکند و به خلق افسرده، اختلال خواب، بیقراری، اشتیاق مبرم و خستگی دچار میشود. مصرف کنندگان همچنین در بلندمدت عوارضی چون لرزش بدن، افسردگی روانی، بیاشتهایی، لاغری و صدمه به بافت بینی ها را نشان میدهند. عوارض عمده ترک کوکائین، شامل افسردگی، خستگی و بیخوابی هستند .
اثرات روانشناختی شامل
2-6-4 کافئین و اختلالات وابسته به آن
طبق DSM.IV.TR اختلال اضطرابی ناشی از مصرف طولانی و دوز بالا ممکن است ضمن مسمومیت کافئین ظاهر شود. اضطراب مربوط به مصرف کافئین شدید اختلال اضطراب فراگیر است و بیمار مبتلا به لوسمی چون عصبانیت، پرحرفی، ، تحریکپذیری را نشان میدهد و از کمبود انرژی و بیخوابی رنج میبرد. اختلال خواب یکی از اختلالات دیگریست که در جریان مسمومیت با کافئین ظاهر میشود .
طبق DSM-IV-TR مسمومیت با کافئین میتواند با تأخیر در خواب رفتن، ناتوانی برای ماندن در خواب (خوابهای منقطع) و زود بیدار شدن مرتبط باشد (APA، 2000).
اثرات روانشناختی ناشی از مصرف نیکوتین، شامل اثرات خوشایند اولیه مانند احساس آرامش عضلانی و سرخوشی از نظر رفتاری، اثرات تحریکی و مثبت اولیه سیگار موجب بهبود و افزایش توجه، تمرکز، یادگیری و توانایی حل مسئله میشود . همچنین کشیدن سیگار موجب بالا رفتن خلق ، کاهش تنش و کاهش احساس افسردگی است.
از نظر میاتا ویانا گیتا (2001)، یکی از احساساتی که پیش از تأثیرگذاری نیکوتین در سیگاریها به وجود میآید، احساس خارش در پشت گلویشان است.
البته، این احساس به خودی خود لذت چندانی ندارد، اما افراد سیگاری از آن لذت میبرند یا آن که دلیل این لذت را نمیدانند، اما علت بروز آن ارتباط نزدیکی با آثار پاداش نیکوتین دارد .
اثرات روانشناختی ناشی از مصرف آمفتامین ها عبارتند از : احساس سرخوشی، توهمات پارانوئیدی، عزت نفس، اعتمادبهنفس، بیش فعالی، پرحرفی، رفتارهای قالبی و تکراری و احساسات اغراقآمیز نسبت به خود (احساس برتری و یا داشتن تواناییهای خارقالعاده) (نعیمه بزمی، 1391).
از علائم جسمانی و روانشناختی مزمن ناشی از مصرف پیدرپی آمفتامین ها میتوان از مواردی چون سکته، پارگی عروق ، نارسایی کلیه، ضایعة قلبی و عروقی، ضایعه کبدی، سوءتغذیه، کاهش وزن، اختلال در خواب، فلج موقت، تشنج و اغماء، توهمات شنیداری، دیداری یا لامسه، حرکتهای قالبی چهره، پرخاشگری، واکنشهای سایکوز شبیه به اسکیزو فرنی، پارانویا، پانیک و افسردگی نام برد.
بر اساس DSM-IV-TR اختلالات ناشی از وابستگی به آمفتامین ها عبارتند از :
- اختلالات سایکوز
- اختلال خلقی
- اختلال اضطرابی
- کژکاری جنسی
- اختلال خواب (کاپلان و سادوک، 2000).
هنگامی که مصرف دارو قطع میشود اختلالات روان پریشی بهبود مییابد ولی با مصرف زیاد ممکنست افسردگی شدید به خفگی مفرط ظاهر شود . در بعضی موارد، مصرف شدید و طولانی کابوس را در پی دارد
آسیبهای کبدی و کلیوی برگشتناپذیر ، آتروفی مغزی، صرع لوب تمپورال، کاهش IQ، درد قفسه سینه، دردهای عضلانی و مفاصل، خستگی، کاهش اشتها، تهوع، استفراغ ، اسهال، گرفتگی مجرای تنفسی ، زخمهای داخل بینی و دهان، خونریزی دینی، زوال عقل پایدار یا دمانس،اختلالات سایکوز چون حالات پارانوئیدی، اختلال خلق چون افسردگی از خود بیخود شدن، حملههای غش مانند ، اختلالات جنسی، اختلالات اضطرابی چون پانیک، و اضطراب فراگیررا میتوان نام برد (میلر1983 به نقل از فریبرزپویان1386).
اختلالات وابسته به گروههای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب در DSM-IV-IR عبارتند از:
- وابستگی، سوءمصرف، مسمومیت و علایم ترک داروهای رخوت زا، خواب آور ، یاضد اضطراب
- دلیریوم مسمومیت، دلیریوم ترک به داروهای رخوت زا، خواب آور و یا ضد اضطراب
- زوال عقل پایدار ناشی از مصرف طولانی مدت داروهای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب
- اختلال سایکوز ناشی از مصرف داروهای رخوت زا، خواب آور و یا ضد اضطراب همراه با هذیان یا توهم
- اختلال خلقی ناشی از داروهای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب
- اختلال اضطراب ناشی از داروهای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب
- کژکاری های جنسی ناشی از داروهای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب
- اختلال خواب ناشی از داروهای رخوت زا، خواب آور یا ضد اضطراب (ApA، 2000).
ابعاد سرشت : کلونینجر کار خود را به منظور ارائه طرحی آغاز نمود که تفاوتهای موجود را در بیماران دارای اختلال جسمی سازی[7] (شکایت از مشکلات جسمی یا سندرم بریکت[8]) تبیین میکرد (کلونینجر 1986 به نقل از کاویانی 1386).
او دریافت که بیماران با اضطراب جسمانی دارای نشانههای شخصیت پرخاشگر هستند درحالیکه بیمارانی که دارای اضطراب شناختی یا ذهنی فراگیر هستند، نشانههای شخصیت وسواس اجباری را نشان میدهند. قبلاً آیزنگ با استفاده از پرسشنامه شخصیتی آیزنگ (EPQ) نشان داده بود که بیماران هیستریک و سایر بیماران با اضطراب جسمی از تیپ شخصیتی روان نژند- برون گرا[9] برخوردار هستند، درحالیکه افراد هیجانی یا روان نژند دارای اضطراب شناختی و تیپ شخصیتی روان نژند - درون گرا دارند (آیزنگ و آیزنگ 1976، به نقل از کاویانی 1386).
کلونینجر مدلی عمومی را ارائه داده است که شخصیت بهنجار و نابهنجار را در بر میگیرد .
کلونینجر معترف است که نظریه جفری گری (1981) در ساختار زیربنای نظریه او و برای ساخت TCI نقش مهمی داشته است . گری با شواهد آزمایشی نشان داد که با داروهای ضد اضطراب هم روان نژندی گرایی کاهش پیدا میکند و هم برونگرایی افزایش مییابد. او نتیجه میگیرد که اضطراب میتواند بهعنوان یک بعد مستقل شخصیت باشد و نه محصولی از ترکیب دو بعد درونگرایی و روان نژندی گرایی که در نظریه آیزنگ مطرح گردیده است . کلونینجر مدل عصبی زیستی[10] خود را برای توضیح مؤلفههای سرشت ارائه کرد. (کلونینجر 1987 الف و ب و 1991). در گام اول، او معتقد است که زمانهای متفاوت و مستقل از یکدیگر برای فعال سازی، تداوم و بازداری رفتار در پاسخگویی به گروههای معینی از محرکها است.
[1] Cannabis
[2] Hempinsanity
[3] Amotivation
[4] Cocaine
[5] Crash
[6] Amphetamine
[7] Somatization disorder
[8] Briquests syndrome
[9] Neurotic
[10] Neurobiological
فصل دوم پایان نامه ارشد درباره وابستگی به مواد
فصل دوم پایان ارشد درباره وابستگی به مواد |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
در 30 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع وابستگی به مواد
اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یک اختلال روانپزشکی به ابعاد زیستشناختی روانشناختی اجتماعی و معنوی یکی از مشکلات عصر حاضر است اعتیاد[1] معمولاً به مجموعه وابستگی فیزیکی و روانی اطلاق میشود ولی در مجموع مفهومی مبهم دارد(بلوم[2] ،1984 (اعتیاد عبارتست از وابستگی به موادی که تکرار مصرف آن با کمیت محض و در زمانهای معین از نظر مصرف کننده ضروری بود و دارای ویژگیهای زیر است:
ایجاد وابستگی جسمانی فیزیولوژیکی
ایجاد وابستگی فکری روانشناختی
پیدایش پدیده تحمل[3] در بدن نسبت به مواد مصرفی
به دست آوردن ماده مورد نیاز به هر شکل و طریق ممکن
تأثیر مخرب بر مصرف کننده خانواده و اجتماع
سازمان بهداشت جهانی[4] الگوی خود را در تدوین مفاهیم ((نشانگان وابستگی))قرار داده است که به تدریج جایگزین اصطلاح اعتیاد شده است در سال ?1964 سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اعتیاد دیگر اصطلاح علمی نیست و و اصطلاح ((وابستگی به مواد[5])) را جایگزین آن کرد علیرغم پیشنهاد اصطلاح وابستگی دارویی کلمه اعتیاد هنوز هم در بین مردم رایج است .
در DSM-IV، که یک نظام پنج محوری است در محور اول سوءمصرف و بوابستگی به مواد و علائم بالینی آنها توضیح داده میشود به علاوه 11 دسته از مواد روان گردان سوءمصرف و وابستگی به همراه دارند که عبارتند از:
الکل، مواد حشیش، کوکائین، داروهای توهم زا، مواد استنشاقی ، نیکوتین، کافئین ،آمفتامین ها ،فن سیکلیدین، داروهای آرامشبخش، خواب آور و نیز ضد اضطراب ها.
در جدیدترین تعریف وابستگی به مواد انجمن روانپزشکی آمریکا و معتقد است که وابستگی به مواد به مجموعهای از علایم شناختی، رفتاری، روانشناختی و فیزیولوژیکی گفته میشود که براساس آن فرد علیرغم وجود اختلالات وابسته به مواد همچنان به مصرف آن ادامه میدهد و معمولاً منجر به بروز پدیده تحمل ،محرومیت و الگوی رفتار مصرف اجباری در شخص میشود.
طبق DSM-IV-TR مصرف یک ماده زمانی سوء مصرف قلمداد میشود که :
مصرف مواد دست کم برای مدتی یک ماه دوام داشته باشد
موجب بروز مشکلات اجتماعی شغلی روانشناختی یا جسمانی فرد شود
بهطورکلی تأثیرات گوناگون ناشی از وابستگی به مواد عبارتند از :
الف )احساس اجباری و غیرقابل کنترل بودن برای مصرف مواد
ب) تلاش و تمایل شخص به مصرف مواد
ج) الگوی نسبتاً پایدار برای مصرف مواد
د)بروز علائم سازگاری یا انطباق عصبی که شامل نشانههایی چون پدیده تحمل و ترک میباشد
هـ) اهمیت و غلبه ی رفتار مصرف دارو نسبت به بقیه رفتارهای شخص که زمانی بیشتر در اولویت بوده و گرایش به بازگشت به سوی مصرف مواد پس از یک دوره پرهیز.
بر اساس تعاریف بالا علیرغم آنکه پدیده های تحمل و محرومیت دو ملاک باارزش در تشخیص وابستگی به مواد میباشند اما وجود چنین پدیدههایی برای تشخیص کافی و لازم نمیباشد به واقع برای تشخیص صحیحتر باید به الگوی مصرف اجباری به عنوان سومین ملاک توجه کرد.
[1] Addication
[2] blum
[3] Tolerence
[4] World bealth organization
[5] Drug dependence
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره سازگاری اجتماعی
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره سازگاری اجتماعی |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 149 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره سازگاری اجتماعی
در 48 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع سازگاری اجتماعی
واژه «سازگاری» در لغت نامه دهخدا به معنای موافقت در کار، حسن سلوک، و... به کار رفته است. مفهوم سازگاری از واژه انطباق در زیست شناسی گرفته شده که یکی از پایههای نظریه تکامل داروین(1895)، است و به ساختارهای بیولوژیکی و فرایندهایی که زنده ماندن انواع را تسهیل می کند، اشاره دارد. در این مفهوم سازگاری به انسان محدود نمیشود و حیوانات و نباتات را نیز در بر می گیرد. روان شناسان مفهوم بیولوژیکی انطباق را از نظریه داروین اقتباس کرده و آن را به جهت تاکید بر تلاشهای فرد برای پیش رفتن و زنده ماندن در محیطهای اجتماعی و فیزیکی خود، به مفهوم سازگاری تغییر داده اند (لازاروس[1]، 1976 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
سازگاری یک ساختار فیزیولوژیکی یا کالبد شناختی، یک فرایند زیست شناختی، یا یک الگوی رفتاری است که در طول تاریخ به بقا و تولید مثل کمک کرده است. سازگاری از راه انتخاب طبیعی به وجود میآید و باید قابل انتقال از راه توارث باشد (هرگنان و السون[2]، 1934).
سازگاری در قاموس روان شناسی عبارت است از رابطه ای که هرارگانیسم با توجه به محیطش، با محیط برقرار می کند. این اصطلاح معمولا به سازگاری روان شناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با اشاره به معنای ضمنی مثبت آن، یعنی فرد خوب سازگاری یافته. این اصطلاح وقتی به کار گرفته میشود که فرد در یک فرایند مستمر و پر مایه برای ابراز استعدادهای خود و واکنش نسبت به محیط و در عین حال در جهت تغییر آن به گونه ای مؤثر و سالم، درگیر است. از طرفی این واژه به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط اشاره دارد؛ حالتی که در آن نیازها ارضا شده اند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق می یابند. از این واژه یک اشاره ضمنی ظریف و منفی نیز استنباط میشود، این معنی، هم پوشی معنایی را با تعبیر هم رنگ شدن، انعکاس می دهد ؛ به این معنی که فرد از خلاقیت و ابتکار عمل شخصی دست می کشد (هرگنان و السون، 1934).
پیاژه در رابطه با سازگاری موجود زنده با محیط این گونه آورده است: سازگاری کودک در دنیا فقط از ترکیب دو شیوه تعامل جاندار با محیط اطراف که همان جذب و انطباق است صورت می گیرد. هر دوی این اصطلاحات زیستی هستند که سازگاری را تعریف می کنند. جذب شامل دادن پاسخ از قبل فرا گرفته شده است و انطباق تغییر پاسخ است (مک دولاند[3]، 2001 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
به نظر پرلز انسان سه مرحلهی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحلهی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیلهی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این3 مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد دربارهی تفاوتها، ارتباطها، تماسها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، 1377).
سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب میشود روشهای سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، 1990؛ شهسواری، 1382).
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور میزند. هر انسانی، هوشیارانه یا ناهشیارانه میکوشد نیازهای متنوع و متغیر و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی میکند، برآورده سازد. این نیازهای فطری[4] و اکتسابی به مثابه نیرویی پر فشار آدمی را بر میانگیزانند و در جهت تأمین نیازها و بازیابی تعادل و آرامش بر هم خورده به حرکت در میآورند (والیپور، 1360).
...
ناسازگاری میتواند جزئی یا کلی باشد. ناسازگاری جزئی مربوط به برخی از جنبههای شخصیت و رفتار فرد است. ولی ناسازگاری کلی مجموعة فرایندهای اجتماعی شدن فرد را به مخاطره میاندازد. پس میبایست ناسازگاری به معنای خاص را از ناسازگاری به علت عدم استعداد برای نگهداری یک موقعیت سازش یافته متمایز دانست.
در سازگاری با محیط درونی، هدف این است که تنشهایی که سلامت و تعادل فرد را مورد تهدید قرار میدهد، کاهش یابد. اما برای کاهش این تنشها برآوردن توقعات محیط بیرونی کافی نیست. ممکن است رفتار یک فرد منحرف با واقعیت درونی خود سازگاری یافته باشد، بدون اینکه با واقعیت اجتماعی سازگاری باشد. پس یک تعامل پویایی میان این دو واقعیت وجود دارد، سازگاری بیرونی در واقع مستلزم درجهای سازش با واقعیت درونی است (شادمان،1380).
معیارهای معینی برای ارزیابی کفایت سازگاری یک فرد نسبت به محیط ابداع شدهاند. برای مثال، ویژگیهای زیر برای ارزیابی به عنوان پیشرفت اهمیت زیادی دارند.
آسودگی یا آرامش روان شناختی: یکی از ضروریترین علایم ناتوانی در سازگاری آن است که احساس گناه یا ترس از بیماری و غیره در فرد شکل میگیرد. تجربه کردن ناراحتی اغلب به معنای بیکفایتی در سازگاری روان شناختی است.
کارایی شغلی: نشانه دیگری که شاخص مشکلات سازگاری است، ناتوانی در استفادة کامل از قابلیتهای اجتماعی است.
نشانههای جسمانی: گاهی تنها علامت سازگاری نامناسب به شکل آسیب به بافتهای بدن جلوه میکند. یک شخص بهنجار و دارای سازگاری خوب نباید از نشانههای جسمانی رنج بکشد....
[1] Lazarus
[2] Hergnan . &Elson
[3] Doland.M
[4] .Innate
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره اجتماع درمان مدار
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره اجتماع درمان مدار |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 49 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
فصل دوم پایان نامه روانشناسی درباره اجتماع درمان مدار
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اجتماع درمان مدار
اجتماع درمانی یا اجتماع درمان مدار[1] نوع خاصی از درمان است که در آن تغییر براساس زندگی اجتماعی در محیط بسته و ساخت یافته صورت میگیرد. در این اجتماع مسائل روزانه زندگی یعنی کار، احساس، رفتار، تفکر و فراغت از دیدگان درمانی مورد توجه جدی قرار گیرد و افراد آسیب دیده اجتماعی به ویژه معتادان الگوهای صحیح زندگی را فرا گرفته آنها را تمرین میکنند.
این برنامه برای کمک و حمایت در جهت بهبودی معتادانی است که استعداد بازگشت به مصرف مواد دارند و در درمانهای قبلی پیشرفت قابل توجهی از خود نشان نداده اند(لئون[2]، 1989).
اجتماع درمان مدار یا TC یک برنامه ساختار یافته و نظارتی قوی است که برای درمان مسائل رفتاری، هیجانی و خانوادگی مصرفکنندگان مواد طراحی شده است. در اجتماع بر خودیاری، رشد فردی و حمایت همسالان تأکید میشود (لئون، 1989،به نقل از اسلام دوست،1389).
برنامه TC یک برنامة اقامتی بدون دارو برای بیماران وابسته به مواد است. ابداع این برنامه یک دهه بعد از اجرای آن جهت درمان بیماران روانی بود که در بیمارستانهای روانی، توسط جونز[3] و همکارانش در انگلستان در سال 1950 راهاندازی شد. هرچند این دو مدل(TC برای معتادان و TC برای بیماران روانی) به طور جدا از هم شکل گرفت ولی نام Therapeutic برای آن انتخاب گردید.
روش TC که ابتدا به اسم عامیانه synanon شناخته شد اولین بار به شکل کنونی در سال 1958 و تا حدی برگرفته از فلسفه حاکمه بر الکلی های گمنام (Anonymous A Lcholics) به کار گرفته شد و به سرعت کارایی خود را در درمان و بازتوانی معتادان نشان داد.
اجتماع درمان مدار یا TC حدود سه دهه است که به درمان بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد می پردازد و در واقع جانشین رویکردهای طبی و روان پزشکی سنتی بوده است که به عنوان شیوه های درمان روان شناختی بیماران وابسته به مواد تثبیت شده است (لئون و روسال[4]، 1989).
گزارش ها در مورد نتایج عمل TC نشان می دهد که توفیق کلی یعنی عدم ارتکاب جرم، عدم مصرف مواد، در بین کسانی که دوره TC را تکمیل نموده اند برای یک دوره پیگیری[5] پنج تا هفت ساله بالاتر از 75 درصد است و در بین کسانی که دوره درمانی را ناقص رها می کنند در حدود 30 درصد می باشد، در مجموع 50 درصد کسانی که برای یکسال یا بیشتر در TC حضور داشتند برای یک دوره 3 تا 6 ساله پاک مانده اند (25 درصد برای افراد کمتر از یکسال) (لئون، 1990).
هدف TC ایجاد تغییرات کلی در سبک زندگی معتاد است که شامل موارد زیر می باشد:
- پرهیز از مواد مخدر
- ایجاد صداقت فردی
- کسب مهارت های اجتماعی مفید
- حذف عقاید ضد اجتماعی و رفتارهای غیرقانونی
در TC عملاً اهداف درمانی روان شناختی و اجتماعی به صورت همزمان تعقیب می شود و به منظور دستیابی به اهداف، معتاد مجبور است که مدتی حدود (3 ماه تا 3 سال) در اجتماعات درمان مدار زندگی کند و با برنامه های هدفمندی که برای وی در نظر گرفته شده است، سطح عملکرد وی نه تنها به سطح عملکرد قبل از بیماری برسد (بازپروری[6]) بلکه انواع جدیدی از رفتار که قبل از اعتیاد نیز در وی وجود نداشته است ایجاد گردد.
پرورش[7]، البته این یک یادگیری ساده رفتار نیست و درواقع در واقع درمان یک فرایند پیچیده یادگیری است که در نهایت به کسب مهارتهای زندگی[8] معرفی میگردد.
TC سوءمصرف مواد را بیماری یا اختلال می داند که تمامی و یا بخشی از زمینههای عملکرد فردی (شناختی، رفتاری، هیجانی ، طبی، اجتماعی و معنوی )را در بر میگیرد.
به این جهت وابستگی فیزیولوژیک نسبت به کل شرایط مؤثر بر شخص، ثانوی تلقی میگردد. در TC مشکل یا مسئله اصلی خود شخص است نه مواد، اعتیاد یک علامت است نه ریشه اصلی اختلال و سمزدایی شیمیایی شرط وارد شدن به اجتماع درمان مدار است نه هدف آن. هدف بازتوانی ایجاد شرایط زندگی بدون مواد است. همچنین در TC افراد جدا از الگوهای مصرف مواد، از ابعاد عملکرد روانی و نقایص اجتماعی، تمایز داده میشوند.
[1] Therapeutic Community
[2] Leon
[3] Jons
[4] Leon & Rosthal
[5] Follow-up
[6] rehabilitaion
[7] Habitlitation
[8] Life skill
...
اجتماع به عنوان یک شیوه (وسیله) تغییر جوهره اصلی و اساسی TC است، آنچه که TC را از سایر رویکرد های درمانی (و نیز اجتماعات دیگر) متمایز می کند، کاربرد هدفمندانه اجتماع به عنوان شیوه ای اصلی برای تسهیل تغییرات روان شناختی و اجتماعی، در افراد است.
استفاده از اجتماع به عنوان یک وسیله درمانی، به این معناست که انسان ها و اعمال و تمرینات مختلف شان تحت دیدگاه و هدفی مشترک قرار می گیرند و به افراد می آموزند تا با استفاده از اجتماع، درباره اجتماع و تغییر خودشان تجربیاتی را فرا بگیرند. بنابراین همه فعالیت های TC به گونه ای طراحی شده است که در افراد شرکت کننده، تغییرات آموزشی و درمانی ایجاد کنند و همه افراد مشارکت کننده، واسطه های این تغییرات آموزشی و درمانی هستند. شاخص های اختصاصی زیر، مشخصه مفهوم «اجتماع در حکم یک شیوه و مدل» هستند.
- استفاده از نقش های مشارکتی : افراد تحت درمان، مستقیماً در تمامی فعالیتهای روزانه زندگی TC، شرکت می کنند و بدین ترتیب فرصت های آموختن برای آنان مهیا می شود. این فرصت ها به شکل مشارکت در نقش های متفاوت اجتماعی است. بنابراین در اینجا، افراد، مشارکت کنندگان فعالی هستند که در فرآیند تغییر خود و دیگران درگیر می شوند.
- استفاده از بازخورد عضویت[1]: منبع اولیه آموزشی و حمایت از تغییر فردی، عضویت در TC است. فراهم سازی مشاهدات و واکنش های صحیح در برخورد با فرد، مسئولیت مشترک کلیه مشارکت کنندگان است.
- استفاده از عضویت به عنوان سرمشق[2]: هر فرد شرکت کننده می کوشد که به عنوان سرمشقی در فرآیند تغییر عمل کند. همزمان آن ها به طور مسئولانه ای به دیگران در مورد آن چه باید تغییر دهند، بازخورد می دهند.
- استفاده از قالب های جمعی برای هدایت تغییر: هر فردی به طور اولیه همراه به همتایش در فرآیند تغییر مشارکت می کند. آموزش، تحصیل و فعالیتهای درمانی در درون گروه ها، جلسات، سمینارها، عملکردهای شغلی و تفریحات هم زمان با هم رخ می دهد. از این رو، تجارب یادگیری و درمانی که برای بهبودی و رشد شخصی ضروری هستند، درون متنی اجتماعی و از رهگذر مراوده و آمیزش اجتماعی ، آشکار می شوند.
- استفاده از ارزش ها و هنجارهای مشترک: قوانین، نظم ها و هنجارهای اجتماعی، سلامت فیزیکی و روان اجتماعی را تضمین می کند. با این حال، باورها و ارزش هایی وجود دارند که به عنوان رهنمودها به زبان بومی و فرهنگی هر TC ، بیان می شوند و به طور متقابلی توسط اعضاء تقویت می شوند.
[1] Membership feedback
[2] Membership as Role Model
مبانی نظری پایان نامه در مورد کیفیت در آموزش و پرورش
مبانی نظری پایان نامه در مورد کیفیت در آموزش و پرورش |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مبانی نظری پایان نامه در مورد کیفیت در آموزش و پرورش
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع کیفیت در آموزش و پرورش
تلاش آموزش و پرورش کشورمان در طی دو دهه گذشته ، بیشتر ، معطوف به افزایش نرخ ثبت نام دانش آموزان لازم التعلیم و ابعاد کمی آموزش بوده و در نتیجه این تلاش ها ، آمار ورودی این دانش آموزان به بیش از 97 ارتقا یافته است ( یونسکو ، 2003 ). از طرف دیگر ، رشد کمی دانش آموزان با افزایش بودجه و امکانات همراه نبوده و لاجرم ، کاهش کیفیت و افزایش افت تحصیلی را به دنبال داشته است. چنانکه از 97 دانش آموز ثبت نام شده در پایه اول دوره ابتدایی ، تنها 76/0 آن ها در پایه پنجم همین دوره فارغ التحصیل شده اند( همان ). به علاوه ، تحقیقات انجام شده در خلال دو دهه گذشته در کشورمان در پایه های مختلف از مشکلات متعددی رنج می برد ، که نشان از کیفیت پایین آموزش در این سطوح دارد ( دادستان ، 1376؛ مجیدی ، 1364؛ موسی پور ، 1370؛ رئیس دانا ، 1371؛ منفرد ، 1369؛ اغرازی ، 1371؛ مبشر ، 1376؛ جوادی ، 1381 ).
از طرف دیگر ، تغییرات ایجاد شده در ساختار جوامع و در نیازهای آن ها –که به تبع پدیده جهانی شدن پیش آمده است–لزوم تغییر در وظایف کارکردها و نیز اهداف و رسالت های آموزش و پرورش را ایجاب می کند. این تغییرات اگر چه دارای ابعاد اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، علمی و فرهنگی است ، نقش فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی در این تغییرات بسیار چشمگیر است. فن آوری های ذکر شده موجب شده است که مساله زمان و مکان در آموزش برای اولین بار مورد سوال قرار گیرد و ایجاد مراکز آموزشی مجازی نیز این امکان را فراهم کرده است تا شرایط برای آموزش مداوم کلیه شهروندان در سراسر زندگی فراهم گردد. ورود تعدادی زیادی دانش آموز به دوره های مختلف آموزش و تعمیم این آموزش به سراسر زندگی ، مشکلات اداری و مالی فراوانی را موجب شده و بر کیفیت آموزش تاثیر منفی گذاشته است ؛ چرا که نظارت های سابق جوابگوی چالش های امروزی نیست و ضروری است که تضمین های جدیدی درباره کیفیت آموزش ارائه شود. برای مثال ، ارزشیابی از شیوه های جدید ارائه مطالب ( ارائه الکترونیکی ) و یا ارزشیابی یادگیری در موقعیت های طبیعی در نظام سنتی دیده نشده است. بنابراین ، سوالات جدیدی در مقابل آموزش و پرورش قرار گرفته که پاسخگویی به آن ها با توجه به صرف به ابعاد کمی آموزش امکان پذیر نبوده و ضروری است گه با ایجاد یک نظام جامع « تضمین کیفیت » در جهت بهبود این آموزش و انطباق آن با شرایط جهانی ، گام های اساسی برداشته شود. بعضی از این سوالات جدید عبارتند از :
1.فعالیت های آموزش و پرورش مدارس ما تا چه اندازه از لحاظ کیفی قابل اطمینان است ؟
...
مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره شادکامی و نظریه های شادکامی
مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره شادکامی و نظریه های شادکامی |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره شادکامی و نظریه های شادکامی
در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع شادکامی و نظریه های شادکامی
-2-شادکامی[1]
واژه شادکامی چندین مفهوم متفاوت را به ذهن متبادر می کند ( برای مثال شادی ، خشنودی ، لذت ، خوشایندی و ... ) از این رو تعدادی از روان شناسان به اصطلاح بهزیستی ذهنی اشاره می کنند که یک اصطلاح چتری و در برگیرنده انواع ارزشیابی هایی است که فرد از خود و زندگی اش به عمل می آورد ( دانیر ، 2002). این ارزشیابی ها ، مواردی از قبیل رضایت از زندگی ، هیجان و خلق مثبت و فقدان افسردگی و اضطراب را شامل می شود و جنبه های مختلف آن نیز به شکل شناخت ها و عواطف است ( دانیر و ساه ، 1997). در صورتی که افراد از شرایط زندگی راضی بوده و عواطف مثبت بیشتر و عواطف منفی کمتری را تجربه کنند ،گفته می شود که از بهزیستی ذهنی بالایی برخوردارند. اصطلاح بهزیستی ذهنی ، اصطلاح روان شناختی معادل شادی است که به دلیل مفاهیم بسیاری که در خود نهفته دارد ، ارجح است . اما با این وجود در ادبیات مربوط به جای یکدیگر بکار می روند ( ادینگتون و شومن ، 2004).
شادی صرفنظر از چگونگی کسب آن می تواند سلامت جسمانی را بهبود بخشد. افراد شاد احساس سرزندگی بیشتری می کنند، آسانتر تصمیم می گیرند ، روحیه مشارکتی بیشتری دارند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی می کنند ، بیشتر احساس رضایت می کنند ( مایرز ،2002).
به نظر کارلسون (1380) عادی ترین حالت ذهنی ما ، حالت خشنودی و شادی است. موانعی که ما از دستیابی و تجربه کردن احساس شادی باز می دارد و یا در فاصله قرار می دهد ، فرایندهای منفی اکتسابی هستند. وقتی که احساس مثبت ذاتی را کشف می کنیم و موانعی که ما را از رسیدن به آن باز می دارد ، از سر راه برمـی داریم ، به تجربه بسـیار معنـی دارتر و زیباتر زندگی دست می یابیم. این احساسات مثبت ، عواطف گذرایی نیستند که صرفاً با تغییر اوضاع بیایند و بروند ، بلکه در زندگی ما نفوذ می کنند و جزئی از ما می شوند. یافتن این حالت ذهنی به ما اجازه می دهد سرزنده و بی تکلف باشیم ، چه این اوضاع ، این دیدگاه مثبت را توجیه کند و یا نکند.
دیدگاه های نظری در مورد شادکامی
دیدگاه لذت گرایی
تاریخچه طولانی این دیدگاه به قرن چهارم قبل از میلاد می رسد. برخی از فیلسوفان یونانی هدف از زندگی را تجربه لذت و به حداکثر رساندن آن می دانستند. از نظر آنان ، شادکامی ،کل لحظات لذت بخش زندگی افراد است. این از طریق افراد دیگر از جمله هابز ، دی سد و بنتهام [2]پیروی گردیده است. هابز معتقد بود که شادکامی ، دنبال کردن موفقیت آمیز امیال ذاتی انسان است . دی سد بر این باور بود که دنبال کردن احساس لذت ، هدف نهایی زندگی است. بنتهام نیز ادعا داشت که برای ساختن یک جامعه خوب ،کوشش افراد برای به حداکثر رساندن لذت و علائق فردی مهم می باشد ( به نقل از رایان و دسی[3] ، 2001).
دامنه توجه دیدگاه لذت گرایی ، از لذت های بدنی تا امیال ذاتی و علائق فردی در نوسان می باشد. روان شناسانی که این نظریه را می پذیرند بر مفهوم گسترده ای از لذت گرایی تاکید دارند که شامل رجحان ها و لذائذ ذهنی و بدنی است( کوبووی[4]، 1999 ؛ به نقل از یزدانی ، 1382) .
کانمنو دانیر و شوارز (1999) روان شناسی لذت گرایی را مطالعه امور و پدیده هایی می دانند که تجارب لـذت بخش و غیــر لذت بخــش زنـدگی را به وجــود می آورند. در واقع دیدگاه مسلط در بین روان شناسان لذت گرا آن است که خوشبختی شامل بهزیستی ذهنی و تجارب لذت بخش می باشد. اکثر پژوهشگران در روانشناسی لذت گرایی جدید ، از مفهوم بهزیستی ذهنی به عنوان متغیر اصلی استفاده می کنند. این مفهوم شامل سه جزء یعنی رضایت از زندگی ، وجود خلق مثبت و فقدان خلق منفی میباشد که غالباً تحت عنوان شادکامی نامیده می شود (به نقل از دانیر و لوکاس[5] ، 2002 ).
دیدگاه معنوی :
برغم رواج دیدگاه لذت گرایی ، تعدادی از فلاسفه ، صاحب نظران و علمای دینی چه در شرق و چه در غرب این موضوع را زیر سوال برده اند که شادکامی بخودی خود به عنوان ملاک اصلی خوشبختی باشد( رایان و دسی ، 2001). از نظر فروم (1375) برای درک شادکامی واقعی باید بین امیال و نیازهایی که به صورت ذهنی احساس می شوند و خشنودی در آنها منجر به لذت های زودگذر می گردد و آن دسته از نیازهایی که در ماهیت انسان ریشه داشته و تحقق آنها ، نمو انسان و فراهم ساختن معنویت یعنی خوشبختی و شادکامی واقعی را به همراه دارد ، تمایز قائل شد. واترمن ( 1990) معتقد است که مفهوم معنوی از شادکامی ، خوشبختی و شادکامی مردم را بر اساس خود واقعی آنها تبیین می کند. بر طبق نظر وی این نوع شادکامی ، موقعی به دست می آید که فعالیت های زندگی افراد بیشترین همگرایی یا جور بودن را با ارزش های عمیق داشته باشد و آنان نسبت به این ارزش ها متعهد گردند. تحت چنین شرایطی ، احساس نشاط و اطمینان به وجود می آید. واترمن این حالت را به عنوان « جلوه فردی » نامید و همبستگی بالایی بین آن و اندازه های خوشبختی و شادکامی بدست آورد. ریف و سینگر (1998) خوشبختی و شادکامی را دست یابی ساده به لذت نمی دانند ، بلکه آن را به عنوان کوششی در جهت کمال در نظر می گیرند که بیانگر تحقق توان بالقوه واقعی فرد است. کروت (1979) موضوع خوشبختی را با بسط نظریه عمر در رابطه با رشد و پیشرفت انسان مورد بررسی قرار داد ، او از نوعی بهزیستی روان شناختی سخن به میان آورد که از بهزیستی ذهنی متمایز است و برای اندازه گیری آن یک رویکرد چند بعدی شامل شش جنبه متمایز در رابطه با شکوفایی انسان ارائه داد. این شش جنبه عبارتند از : خود مختاری ، نمو فردی ، پذیرش خویشتن ، هدفمندی زندگی و روابط مثبت.ریف وسنیگر (1998) این شش جنبه را بیانگر تعریف نظریه و عملی بهزیستی روانشناختی می دانند که مشخص کننده عواملی است که باعث ارتقاء سلامت جسمانی و هیجانی می باشد. آنان شواهدی ارائه نموده اند که نشان می دهد ، زندگی کردن به صورت معنوی که حاکی از بهزیستی روانشناختی است ، بر سیستم های فیزیولوژیکی خاص ، تاثیر می گذارد که مربوط به کارکرد دستگاه ایمنی است و ارتقاء سلامتی را در پی دارد. به طور کلی می توان گفت که رویکردهای لذت گرایی و معنوی به ظاهر متضاد می باشند و هر کدام با تعریف متفاوتی از شادکامی ، انواع متفاوتی از تحقیق را در مورد علل ، پیامدها و پویایی های این موضوع باعث شده اند ، اما از آنجا که شادکامی و بهزیستی ذهنی یک پدیده چند بعدی است ، جنبه هایی از دو رویکرد را در بردارد. در این رابطه کامپتون و همکاران ( 1996؛ به نقل از یزدانی ،1382) دریافتند که دیدگاه های لذت گرایی و معنوی از شادکامی ، همپوشی و در عین حال تمایز با هم دارند و درک ما را از شادکامی و بهزیستی ذهنی از طریق روش های متفاوت اندازه گیری ، افزایش خواهند داد ( به نقل از کشاورز ، 1384) .
نظریه داینر
بر طبق این نظریه ، شادکامی ارزشیابی است که افراد از خود و زندگیشان به عمل می آورند. این ارزشیابی ها می تواند جنبه شناختی داشته باشد ، مانند قضاوت هایی که در مورد رضایت از زندگی صورت می گیرد و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود. بنابراین شادکامی از چهار جزء تشکیل یافته که عبارتست از : رضایت از زندگی ،خلق و هیجانات مثبت و خوشایند ، نبود خلق و هیجانات منفی و عوامل دیگری مانند خوش بینی ، عزت نفس و احساس شکوفایی . در این نظریه ویژگی های افراد شادکام عبارتست از : داشتن دستگاه ایمنی قوی تر و عمر طولانی تر ، برخورداری از روابط اجتماعی بهتر ، مقابله موثر با موقعیت های مشکل ، خلاقیت و موفقیت بیشتر و گرایش زیادتر برای کمک به دیگران ( داینر ، 2002). داینر و لوکاس (2002) با اشاره به بررسی ویلسون ( 1976) در مورد شادکامی معتقدند که بسیاری از نتیجه گیری های او از طریق مطالعات بعدی مورد تایید قرار گرفته است. ویلسون با بررسی شواهد تجربی و همبسته های شادکامی اینطور نتیجه گیری کرده بود که فرد شادکام فردی است : زنده دل ، سالم و فرهیخته ، برون گرا ، خوش بین ، آزاد از نگرانی مذهبی ، دارای عزت نفس بالا و برخوردار از اخلاق حرفه ای ، تمایلات فروتنی و هوش. داینر و ساه ( 1997) شادکامی را شامل جزء می دانستند که عبارتند از : جزء شناختی ، یعنی نوعی تفکر و پردازش که منجر به خوشبینی فرد می شود. جزء عاطفی و هیجانی که همان خلق مثبت و شاد است و جزء اجتماعی که بیانگر گسترش روابط اجتماعی فرد با دیگران و به دنبال آن افزایش حمایت اجتماعی می باشد. در این رابطه مایرز و داینر ( 1995) معتقدند که وقتی از مردم پرسیده می شود « فرد شادکام چه کسی است؟ » در پاسخ به شبکه حمایتی از روابط درون یک فرهنگ اشاره می کنند که به تفسیری مثبت و خوشبینانه از رویدادهای روزمره زندگی می انجامد.
1- happiness
1- Hobbes & Desade & Bentham
[3]-.Rayan & Dessay
[4]ـ Kuboyy
[5] ـ Diener, Lucas