تعیین نوع بهینه تقاطع غیرهمسطح با استفاده از الگوریتم انبوه ذرات (PSO)
102
توسعه منحنی های شکنندگی برای ارزیابی لرزه ای سازه های فولادی
امروزه ارزیابی عملکرد سازه ها در برابر زلزله، به یکی از بحث های رایج در بین محققین تبدیل شدهاست. یکی از ابزار های کلیدی در ارزیابی آسیب پذیری لرزهای سازه ها، توابع شکنندگی است که احتمال فراگذشت آسیب سازه از یک سطح آسیب مشخص را برای چندین سطح خطر از جنبشهای لرزهای زمین بیان مینماید. هدف از این مطالعه، تعیین منحنی شکنندگی آسیبپذیری لرزهای سیستم ساختمانی فولادی طراحی شده بر اساس آیین نامهی طراحی ایران بر روی خاک نوع III در منطقهای با خطر لرزهای زیاد میباشد. مدل های مورد نظر، ساختمان های فولادی 5، 8 و12 طبقهی با سیستم قاب مقاوم خمشی ویژه میباشند. مدل سازی این ساختمان ها در نرم افزار opensees انجام شده و تحلیل دینامیکی غیرخطی افزایشی (IDA) برروی مدل ها انجام گرفتهاست. در این بررسی، تغییر مکان جانبی نسبی سازه ها به عنوان معیار آسیب در نظر گرفته شده است. حدود تعیین شده برای تغییر مکان جانبی نسبی در دستورالعمل HAZUS برای تعیین حالات خرابی مورد استفاده قرار گرفته است که این حالات خرابی عبارتند از: حالت خرابی کم، متوسط، گسترده و کلی.
منحنی شکست سازه ها بر اساس مقادیر تغییر مکان جانبی نسبی و ضرایب موجود در دستور العمل HAZUS تهیه شدهاند. نتایج بدست آمده نشان میدهند که با افزایش تعداد طبقات ، شکنندگی افزایش مییابد
در سازه های مدل شده در حالات خرابی کم و متوسط منحنی های شکست مدل های 5 و 8 طبقه بسیار به هم نزدیک هستند و منحنی شکست مدل 12 طبقه فاصلهی نسبتاً قابل توجهی با منحنی شکست دو مدل دیگر دارد.
تغییرات خط ساحل دریای خزر با استفاده از مدل ریاضی (مطالعه موردی بندر امیرآباد)
سواحل دریاها بدون دخالتهای انسانی، پایداری طبیعی خود را حفظ نموده و علیرغم تغییرات کوتاه مدت، نهایتاً با یک محیط زیست سالم ساحلی مواجه هستیم. منطقه امیرآباد مازندران طی سالهای اخیر با تحولات توسعهای از جمله احداث بندر امیرآباد همراه بوده و لذا تغییرات خط ساحل این منطقه در سالهای اخیر، هم ناشی از نوسانات دریا و هم حاصل احداث سازه در منطقه میباشد. سواحل منطقه امیرآباد به دلیل احداث تأسیسات بندری از وضعیت تعادل و پایداری خارج شده و در سواحل بالادست(ضلع غربی)و پاییندست(ضلع شرقی) به ترتیب رسوبگذاری و فرسایش دیده میشود. منطقه ویژه اقتصادی امیرآباد در سه فاز طراحی شده، که در مجموع با داشتن 34 پست اسکله در آینده نزدیک به بزرگترین و مهمترین بندر حاشیه دریای مازندران تبدیل میگردد. با توجه به اینکه بندر امیرآباد در حال توسعه بوده، شناختی کاربردی و مناسب از مشخصات این منطقه امری ضروری است. به دلیل هزینه بالای برداشتهای دریایی به صورت گسترده، امروزه با بالارفتن سرعت پردازش رایانهها و نیز رشد روشهای عددی برای حل معادلات حاکم بر فیزیک مسأله، معمولاً جهت پیشبینی خصوصیات پدیدههای هیدرودینامیکی از شبیهسازی عددی استفاده میگردد. در این تحقیق، با توجه به اطلاعات باد و موج دوره زمانی 11 ساله مربوط به سالهای 1992 تا 2003، به بررسی امواج و جریانهای ناشی از آنها در محدوده بندر امیرآباد با استفاده از مدولهای SW و HD نرمافزار MIKE 21 پرداخته شده و بر اساس جریانهای کرانهای، نرخ انتقال رسوب کرانه ناشی از موج در این منطقه تعیین گردیده است. بر اساس نتایج مدل جریان، الگوی غالب جریان از سمت غرب به شرق و بر عکس میباشد. به تبعیت الگوی جریان، انتقال رسوب در منطقه نیز از سمت غرب به شرق و بر عکس میباشد. نرخ انتقال رسوب در مدل دو بعدی حدود 1000 مترمکعب از سمت غرب به شرق و حدود 500 مترمکعب از سمت شرق به غرب در یک سال میباشد. بر اساس شواهد تصاویر ماهوارهای و بررسی تحقیقات گذشته، پتانسیل نرخ انتقال در سمت غرب تأمین میگردد و لذا پتانسیل سمت شرق برآورد نمیگردد.
با توجه به میزان نشست رسوب، توقع میرود تا ده سال آینده ظرفیت حجم رسوب در پشت بازوی غربی پر نگردد و از این حیث نگرانی کوتاهمدت وجود ندارد. جهت مرتفع نمودن این مشکل در بلند مدت میتوان از لایروبی و یا ساخت رانه رسوبگیر استفاده کرد. در این پروژه، با احداث یک رانه رسوبگیر در امتداد بازوی غربی، به رفع مشکل پرداخته شده، که با توجه به نرخ نشست سالیانه حدود 1500 مترمکعب در سال حدود 200 سال مشکل انتقال در سمت غرب بندر امیرآباد مرتفع میگردد. |
![]() |
دسته بندی | عمران و ساختمان |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 1367 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 102 |
تعیین نوع بهینه تقاطع غیرهمسطح با استفاده از الگوریتم انبوه ذرات (PSO)
امروزه با افزایش تعداد وسایل نقلیه،تقاطعهای همسطح دچار مشکلات بسیاری هستند.راهکارهای متفاوتی برای رفع این مشکل وجود دارد که در حال حاضر تبدیل تقاطع همسطح به تقاطع غیرهمسطح بسیار مورد توجه مهندسین قرار گرفته است.اما مدلی که با در نظر گرفتن عوامل مختلف تقاطع غیرهمسطح بهینه را تعیین کند،وجود ندارد و نیاز به چنین مدلی کاملاً احساس میگردد.دراین تحقیق سعی شده است تا مدلی برای انتخاب نوع بهینه تقاطع غیرهمسطح با در نظر گرفتن عوامل مؤثر ارائه گردد. .تقاطعهای مورد بررسی در این تحقیق، تقاطعهای جهتی، شبدری کامل، نیمه شبدری، تکنقطهای و لوزی میباشند که با استفاده از نرمافزار AIMSUN شبیهسازی میشوند.پارامترهای درنظر گرفته شده برای هر کدام از تقاطعها، میزان تولید آلایندههای هوا، میزان مصرف سوخت و زمان سفر میباشند. مقدار پارامترهای ذکر شده از خروجیهای نرمافزار AIMSUN به دست میآیند و سپس تمامی آنها به هزینه تبدیل میگردند. سپس با استفاده از الگوریتم انبوه ذرات ( PSO) ادامهی پژوهش انجام میگیرد که این الگوریتم برای احجام ترافیکی 1000 ، 3500 و 6500 وسیله نقلیه در ساعت،به ترتیب تقاطعهای غیرهمسطح جهتی ،لوزی و تکنقطهای را به عنوان تقاطع غیرهمسطح بهینه ارائه نموده است.